Donate Now

برای هزاران سال تپه معبد / حرم الشریف مکانی مقدس برای سه دین توحیدی در جهان بوده است. در 828 سال گذشته، این مکان تحت کنترل مسلمانان بوده؛ و به دلیل حساسیت‌های سیاسی تا به حال مجوز هیچ¬گونه حفاری باستان‌شناسی سامانمندی در این مکان داده نشده است. در سال 1967، پس از جنگ شش روزه، اسرائیل به اوقاف (اتحادیه مسلمانان که مدیریت مجموعه را به عهده دارد) اجازه داد تا کنترل خود بر تپه را ادامه دهد.

طبق قانون آثار باستانی اسرائیل پیش از ساخت و ساز در مکان‌های باستانی، باید یک حفاری برای حفظ آثار باستانی آنجا صورت گیرد. در سال 1999، اوقاف با نادیده‌گیری این قانون، به‌صورت غیرقانونی با بولدوزر گودالی بزرگ در تپه معبد حفر کردند تا راهی برای ورود به مسجد بسازند. حدود 400 کامیون – 9000 تن – خاک مملو از آثار باستانی متعلق به همه ادوار تاریخی تپه معبد به دره کیدرون در نزدیکی همان‌جا ریخته شد.

ماشین‌آلات سنگینی که برای حفر ورودی جدیدی به “اصطبل¬های سلیمان” مورد استفاده قرار گرفتند (نوامبر 1999). این کار بدون نظارت باستان‌شناسی انجام شد که طی آن 9000 تن خاک غنی از آثار باستانی از بین رفت.

باستان¬شناسان، دکتر گابریل بارکِی و زاخی دِویرا، متوجه شدند که این تکه زمین دور انداخته شده، علی‌رغم اینکه بی‌رحمانه از بستر باستانی خود خارج شده، گنجینه‌ای از اطلاعات ارزشمند در خود دارد.
در سال 2004 آن‌ها از این فرصت منحصر به فرد استفاده کردند و پروژه غربالگری تپه معبد را بنیان¬گذاری کردند. هدف از بنیان¬گذا ری این پروژه، نجات آثار باستانی و پژوهش برای افزایش آگاهی ما از باستان‌شناسی و تاریخ تپه معبد بود.

در طول سال‌ها این پروژه با جذب بیش از 150000 داوطلب که در غربالگری شرکت کرده‌اند، تبدیل به یک فعالیت آموزشی جهانی شده که رقمی بی‌سابقه و فراتر از هر پروژه باستان‌شناسی دیگری در کل جهان است. چنین اشتیاقی گواه اهمیت تپه معبد و آثار باستانی در حال کشف می‌باشد. علاوه بر این، مردم نیز در فهم برخی یافته‌ها که شناسایی آن‌ها دشوار بود به ما کمک کردند. این کار از طریق یک وب‌سایت مخصوص صورت می‌گیرد که تصاویر یافته‌ها نمایش داده می‌شوند و از مردم دعوت می‌شود تا در شناسایی و تعیین ماهیت و تاریخ این اشیاء منحصر به فرد به ما کمک کنند. این مشارکت جهانی شرکت¬کنندگان علاقه‌مند، در تاریخ پژوهش‌های باستان‌شناسی بی‌سابقه بوده، و در بهره‌برداری و پیشرفت این پروژه بسیار تأثیرگذار بوده است.

این ایده به‌روشنی در کتاب مزامیر داود بیان شده است:
“چرا که بندگان تو سنگ‌های او را گرامی داشته‌اند، و گرد و غبار او را حفظ کرده‌اند” (مزامیر 102: 14-15)

اکنون از شما دعوت می‌کنیم تا با حمایت مالی خود از آنالیز و انتشار یافته‌های پروژه، در مرحله بعدی این امر خطیر شرکت کنید.

از آنجا که تا به حال در تپه معبد / حرم الشریف حفاری صورت نگرفته است آثار باستانی به دست آمده در پروژه غربالگری، اطلاعات ارزشمندی را که پیش از این قابل ‌دسترسی نبود، فراهم می‌کنند. بسیاری از این آثار علی‌رغم اینکه از بستر باستانی خود خارج شده‌اند، از طریق مقایسه با یافته¬های دیگری که در سایر مکان‌ها کشف شده‌اند، قابل شناسایی و تاریخ¬سنجی هستند. ما روش‌ها و فناوری‌های نوینی را برای مطالعه اکتشافات تپه معبد / حرم الشریف توسعه داده¬ایم‌ و روش‌های کمّی و تحلیلی پیشرفته‌ای را برای فهم اهمیت توزیع یافته‌ها درون خرابه‌ها انجام داده‌ایم.

هر سطل خاکی که از زمین الک می‌کنیم حاوی اشیاء باستانی است، که تاریخ 3000 ساله تپه معبد را نشان می‌دهد. رایج‌ترین اشیا قطعات سفالگری، تکه‌های ظروف شیشه‌ای، اشیاء فلزی، استخوان‌های حیوانات، سنگ‌های کارشده و آجرهای موزاییک هستند.

علاوه بر این دسته‌بندی‌های عمومی، یافته‌های هیجان‌انگیز دیگری مانند تکه‌های ظروف سنگی، جواهرات، مهره‌ها، پیکره¬های تِراکوتا (خاک رس پخته)، سر پیکان¬ها و دیگر سلاح‌ها، وزنه‌ها، تزیینات لباس، قطعه‌های بازی و تاس، استخوان¬ها و پوسته‌های طلاکوب، دکوراسیون مبلمان، زیورآلات، قطعاتی از استخوان و عاج، و پاره‌هایی از کتیبه‌های سنگی و سفالین نیز به دست آمده‌اند.

قطعات مختلف جواهر از دوره‌های گوناگون. جنس جواهرات از سنگ‌های نیمه قیمتی، شیشه، برنز، نقره و طلا می‌باشد.

بقایای معماری کارشده شامل قطعاتی از ستون‌ها و سرستون‌ها، تکه¬هایی از کف¬پوش‌های موزاییکی، کاشی‌هایی با تکنیک کاشی شکسته، تکه‌های رنگی گچ دیواری و کاشی‌های دیواری لعاب‌دار نیز وجود دارد.

تا به امروز، بیش از 5000 سکه، اعم از سکه¬های نقره کوچک از قرن چهارم پیش از میلاد تا سکه¬های ضرب¬شده در دوران مدرن، از طریق پروژه غربالگری به دست آمده است. در میان آن‌ها سکه¬های بسیار کمیاب و هیجان‌انگیزی مانند نیم¬شِکِل نقره که در ادامه به تفصیل بیان خواهد شد، وجود دارد.

برخی از سکه‌های دوره معبد دوم

سر پیکان برنز متعلق به قرن دهم پیش از میلاد، زمان شاه سلیمان. سرهای پیکان متعلق به این دوره به¬ندرت در اسرائیل یافت می¬شوند.

از دوره معبد اول (1000 تا 586 سال پیش از میلاد، از زمان داود شاه تا ویرانی معبد اول) سفالینه‌های فراوانی وجود دارد که به دست آمده از کاسه‌ها، ظروف شیشه¬ و کوزه، و همچنین جام‌ها، پایه‌ها، جغجغه‌ها، و مجسمه‌های سفالین (که عمدتاً به¬صورت حیوانات چهارپا هستند، اما مجسمه‌های باروری به‌صورت پیکر زن نیز وجود دارد) هستند.

یافته‌های دیگر این دوره شامل زنجیرها و وزنه‌های سنگی، یک سر پیکان برنز از دوره شاه سلیمان و سر پیکان برنز نادر دیگری که در ویرانی معبد اول توسط ارتش بابلی استفاده شد، می‌باشد. اشیاء دست‌ساز نوشته ¬شده شامل آستراکان¬ها (قطعات سفال حکاکی شده) و چندین نقش¬ مُهر رسی (خاتم‌های سربی) است. اثر یکی از مُهرها نام‌های عبری ליהו … و אִמֶר، به معنی «(متعلق به) […]ایاهو (فرزند) ایمِر» می¬باشد. ایمِر نام خانواده‌ای روحانی بود که در کتاب‌های اِرمیای نبی و تواریخ ذکر شده است.

یک نقش مهر با خط عبری باستانی متعلق به قرن هفتم پیش از میلاد. این نقش مهر اولین کتیبه باستانی عبری است که تاکنون در تپه معبد یافت شده است و گواه فعالیت‌های اجرایی در دوره معبد اول می‌باشد.

این نقش مهر اولین کتیبه باستانی به زبان عبری است که تاکنون در تپه معبد یافت شده است، و به طور مستقیم گواه فعالیت‌های اجرایی در دوره معبد اول می‌باشد. دیگر یافته‌ها شامل یک مُهر مخروطی¬شکل با تصویر دو حیوان از زمان شاه سلیمان، یک مُهر سیاه سنگی با نقش یک غزال، و مُهری ساخته شده از سنگ گران‌بهای لاجورد می‌باشد.

در دوره معبد دوم (از 515 سال پیش از میلاد تا سال 70 میلادی) و به‌خصوص در دوران سلطنت پادشاه هِرود و نوادگان او، معبد و گردشگاه آن دستخوش چندین پروژه عمرانی قرار گرفت. یافته‌های این دوره شامل استخوان‌های سوخته دام‌ها و پاره سفال‌های متعددی است که اکثراً از ظروف پخت و پز به دست آمده¬اند. این یافته‌ها ممکن است مربوط به زائران فراوان معبد باشند که در منابع مکتوب شرح داده شده است. در غربالگری قطعاتی از اجزاء معماری نیز به¬دست آمده که ممکن است از ایوان¬های مجللی که تپه معبد را محاصره می‌کردند به جای مانده باشد و یا حتی از بقایای خود معبد باشد!

یک کشف بسیار روشنگر، مجموعه‌ای از بیش از یک هزار قطعه کاشی‌ در انواع اشکال، اندازه‌ها و رنگ‌ها است.

قطعه‌ای از حاشیه دیوار که ماهرانه تزیین شده است. طراحی روی سنگ یک برگ کنگر را نشان می‌دهد که از مشخصات معماری دوره هِرود بوده است. علائم سوختگی روی سنگ این امکان را می‌دهد که بخشی از خود معبد بوده باشد!

این کاشی¬ها به عنوان کاشی‌های کف‌پوشی شناسایی شده‌اند که در دنیای رومیان با تکنیکی به نام کاشی شکسته برای سنگ‌فرش کردن زمین¬ها مورد استفاده قرار می‌گرفتند. در این تکنیک کاشی‌ها به روش‌های مختلفی چیده می‌شوند تا الگوهای هندسی فاخری به دست آید. نوشته‌های فلاویوس جوزِفوس گواه این هستند که از این تکنیک برای تزیین صحن‌های اطراف معبد استفاده می‌شد:

تمامی آن صحن¬ها که در معرض آسمان بودند با انواع سنگ¬ها پوشیده شده بود (جنگ 5 5: 2).

توضیحات جوزفوس کاملاً با یافته¬های ما سازگار است و این امکان را می‌دهد تا بر اساس الگوی کف¬پوش¬ها، زمین تپه معبد را به طور گسترده‌ای بازسازی کنیم.

ما سرهای پیکان دوره رومی را که ممکن است مربوط به محاصره رومیان پیش از تخریب معبد باشد، بازیابی کرده‌ایم. زمین الک شده حاوی مقادیر زیادی خاکستر از آتش‌سوزی‌های پی‌درپی است که این نیز می¬تواند گواه ویرانی¬ها و آسیب¬های رومیان باشد.

کاشی‌های کف‌پوش در اشکال، رنگ‌ها و اندازه‌های مختلف که در سنگ‌فرش کردن بناهای سلطنتی با تکنیک کاشی شکسته به کار برده ¬می¬شدند. این نوع از کف‌پوش¬ها در نوشته‌های فلاویوس جوزفوس در رابطه با زمین صحن‌های اطراف معبد ذکر شده است.

نمایی از بازسازی پیشنهاد شده صحن‌های معبد بر اساس نوشته‌های فلاویوس جوزفوس و کاشی‌هایی که در پروژه غربالگری کشف شده‌ است.

سر پیکان‌هایی از دوره معبد دوم.

یافته‌های اواخر دوره رومی (از سال 70 تا 324 میلادی) به ‌اندازه دوره‌های دیگر فراوان نیستند، اما ماهیت شرک‌ورزی در مجموعه را که تحت کنترل رومیان بوده، نشان می‌دهد. این یافته‌ها شامل سکه¬ها، سفالینه¬ها، قطعات بازی، و شواهدی از یک کارگاه ابزارآلات استخوانی می‌باشد.

تاس‌هایی از استخوان و عاج که در دوره رومیان رایج بوده است. بر طبق میشنا، قانون یهودی از همان زمان هرکس را که با تاس بازی می¬کرد از شاهد قانونی بودن سلب صلاحیت می‌کند (سانهیدرین 24ب).

دوره بیزانس یا روم شرقی (از سال 324 تا 638 میلادی) نیز، غنی از بقایای باستان‌شناسی، از جمله کاشی‌های موزاییک، کاشی‌های سقف¬پوش، قطعاتی از سرستون‌های شهر کارینت، دیوارهای محراب کلیسا و سکه‌های فراوان می‌باشد. سفالینه‌ها شامل چراغ‌های نفتی متعددی هستند که برخی به خط یونانی نوشته‌هایی با غلط¬های املایی دارند، برخی با علامت صلیبی تزیین شده‌اند و برخی دیگر دسته‌هایی به شکل صلیب دارند. گروه مهمی از صلیب‌ها و آویزهای صلیب¬¬مانند از سبک‌ها و جنس‌های مختلفی نیز یافت شده-اند. بر روی برخی از آن‌ها تصویر عیسی در حالی که در آرامش است، کشیده و بر برخی دیگر حکاکی شده است.

فراوانی یافته¬های این دوره، فرض متعارفی را که در این دوره تپه معبد رها شده و فاقد سازه¬ای بوده، به چالش می‌کشد.

قطعات معماری دوره بیزانس از جنس سنگ مرمر و سنگ آهک

درصد بسیار بزرگی از یافته‌ها مربوط به اوایل دوره اسلامی (از سال 638 تا 1099 میلادی) می‌باشد. در این دوره نام مجموعه به حرم الشریف تغییر یافت. در سال 691 میلادی به مناسبت بزرگداشت مکانی که معبد سلیمان زمانی قرار داشت، قبه ¬الصخره (گنبد سنگی) توسط خلیفه اموی عبدالملک بن مروان ساخته شد. بعدها، در بین سال‌های 705 تا 714 میلادی، فرزند او الولید بن عبدالملک مسجد الاقصی را در ضلع جنوبی حرم الشریف بالاتر از خرابه‌های یک بنای بیزانسی ساخت.

آجر موزاییک‌های شیشه‌ای طلاکاری شده متعلق به اوایل دوره اسلامی که در بازسازی‌ها از دیوارهای بیرونی قبه الصخره به دست آمده‌اند.

این بناها در دوره‌های بعد تحت تعمیر و بازسازی قرار گرفتند. بازسازی‌ها شامل حذف عناصر معماری قدیمی‌تر بود؛ و بقایای ساخت و سازها در ضلع شرقی تپه معبد ریخته شد. چنین بازسازی‌هایی در قرن 16 میلادی با جایگزینی موزاییک¬های طلاکاری شده باشکوه بخش بیرونی قبه الصخره، با کاشی‌های دیواری لعاب‌دار تزیینی و همچنین جایگزینی کاشی‌های کف‌پوش قبه الصخره و قبه السلسله در دوران مدرن صورت گرفت. البته که پروژه غربالگری ده‌ها هزار آجر موزاییک مکعبی شیشه‌ای طلاکاری شده که از موزاییک‌های دیوارهای بیرونی قبه الصخره به دست آمده‌اند را، به همراه بسیاری از عناصر معماری سازه‌های مختلف که از جنس مرمر هستند و حکاکی شده‌اند، بازیابی کرده است. گرچه برخی از این قطعات معماری در واقع متعلق به دوران بیزانس و یا حتی معبد دوم هستند، اما در بناهای اموی نیز به کار برده ‌شده¬اند.

علاوه بر این اشیا، کتیبه‌های سفالین، مادر مرواریدهای طلاکاری شده، جواهرات، قطعات بازی، وزنه‌های شیشه‌ای و فلزی نوشته شده، سکه‌های فراوان (شامل طلا) و کتیبه‌های سنگی نیز به دست آمده است.

اکتشافات پروژه غربالگری به‌طور قابل توجهی به پژوهش‌های باستان‌شناسی و تاریخی تپه معبد در دوره جنگ¬های صلیبی (بین سال‌های 1099 تا 1187 میلادی) کمک می‌کند. در این دوره عموماً تپه معبد با شوالیه‌های معبد سلیمان پیوند خورده است. شوالیه‌ها از مسجد الاقصی به عنوان مقرّ فرماندهی خود استفاده می‌کردند. آن¬ها زیربنای بزرگ جنوب شرقی را به اصطبل¬هایی برای اسب‌های خود تبدیل کرده، و آن را “اصطبل¬های سلیمان” نامیدند. زمینی که در حال غربالگری است در اصل منطقه‌ای است که اصطبل¬های سلیمان قرار داشته و بسیاری از بقایای فعالیت‌های دوره صلیبی، شامل سر پیکان‌ها، میخ‌های نعل اسب‌ها و پوسته‌ زره‌های سواره‌نظام‌های اروپایی قرون وسطی از آنجا به دست آمده است. این یافته‌ها اولین شواهد باستان‌شناسی مبنی بر استفاده از اصطبل¬های سلیمان توسط شوالیه‌ها می‌باشد. به‌علاوه، بزرگ‌ترین و متنوع‌ترین مجموعه سکه‌های نقره این دوره که تاکنون در اورشلیم یافت شده در پروژه غربالگری کشف‌ شده است؛ که در میان آن‌ها سکه‌هایی فوق‌العاده کمیاب و یک مدالیون منحصر به فرد از شوالیه‌های معبد سلیمان وجود دارد. یافته‌های دوره جنگ‌های صلیبی شامل آویزهای صلیب¬مانند بسیار، سفالینه‌ها و بقایای معماری می‌باشد. بسیاری از کاشی‌های کف‌پوشی که با تکنیک کاشی شکسته درست شده بودند – و در قبه الصخره نصب و در دوره‌های بعد برچیده شده بودند – در غربالگری بازیابی شده¬اند، و برای ما این امکان را فراهم کرده¬اند تا زمین زیبای قبه الصخره دوران صلیبی را بازسازی کنیم.

میخ‌های آهنی نعل‌ اسب¬های شوالیه‌های معبد سلیمان که در دوره جنگ‌های صلیبی در اصطبل¬های سلیمان اقامت داشتند.

عناصر معماری متعددی از اواخر دوره اسلامی (سال‌های 1187 تا 1917 میلادی) بازیابی شده است؛ قابل‌توجه‌ترین آن¬ها کاشی‌های لعاب‌داری است که توسط سلطان سلیمان بزرگ برای جایگزینی موزاییک‌های شیشه‌ای اولیه¬ای‌ که دیوارهای بیرونی قبه الصخره را تزیین می‌کردند، به¬کار برده شد. علاوه بر این، هزاران سکه از دوران مَمِلوک و عثمانی هستند که به طور قابل توجهی به پژوهش‌های سکه‌شناسی این دوره کمک می‌کنند و این درباره سفالینه‌های فراوان این دوره نیز صدق می‌کند، که ما برنامه داریم به همراه جزییات فراوان منتشر کنیم. دیگر یافته‌های این دوران شامل قطعات جواهر بسیار، زیورآلات لباس، نشان‌ها و مدال‌های نظامی، تیرهای تفنگ‌های فتیله‌ای قدیمی، سنگ‌های چخماق تفنگ¬های چخماقی، تعداد زیادی از پیپ‌های تنباکوی عثمانی، و بسیاری آثار دیگر می¬باشد.

مُهرهای برنز شخصی عثمانی. در میان آن‌ها مُهر عبد الفتاح التمیمی که به عنوان مُفتی اعظم اورشلیم در اوایل قرن 18 خدمت کرد، مشاهده می‌شود.

پروژه غربالگری اثبات کرده که منبع بی¬نظیر و پایان‌ناپذیری از دانش و اطلاعات درباره تپه معبد / حرم الشریف می‌باشد. اکنون برای اولین بار می‌توان یافته‌های باستان‌شناسی را که هزاران سال در درون خاک پنهان شده بودند، به‌صورت علمی آنالیز و منتشر نمود. دستاوردهای این فعالیت¬ها گذشته تپه معبد / حرم الشریف، سازندگان و بازسازندگان، اهمیت مذهبی و اجتماعی و مدافعان و فاتحان آن را بیشتر آشکار می‌کند. امروز، ده سال پس از آغاز این پروژه، حدود نیمی از بقایای تپه معبد / حرم الشریف، الک شده است. این پروژه با شدت بیشتر پیش می‌رود، آثار فراوانی در انتظار کشف هستند.

چرا که خانه من خانه‌ای برای دعای تمامی ملت‌ها خوانده خواهد شد (اشعیا 56: 7)

تپه معبد برای بیش از نیمی از جمعیت جهان مقدس می¬باشد. بر اساس انجیل، محلی است که بهشت و زمین به هم می‌رسند، به¬ عنوان مرکزی برای همه جنبه‌های زندگی ملی و مذهبی تعیین شده، و مرکز ثقلی است که کلام خداوند از آنجا در جهان پخش شده است. امروزه مقدس‌ترین مکان یهودیت است، جایی است که معابد اول و دوم در آنجا بوده، و نقطه کانونی دعاهای مشتاق یهودیان باقی مانده است. برای مسیحیان، جایگاه معبدی است که عیسی می‌¬شناخت. قبه الصخره و مسجد الاقصی سومین مقدس‌ترین مکان‌ها در اسلام می‌باشند. هر اتفاقی که در حرم الشریف رخ دهد در سرتاسر جهان طنین می‌اندازد.

با وجود این‌که تپه معبد چندین بار در انجیل و دیگر منابع مهم تاریخی و باستانی ذکرشده، بخش بزرگی از تاریخ آن مبهم باقی مانده است. به دلیل حساسیت‌های سیاسی بر سر آن، هیچ‌گونه حفاری باستان‌شناسی تا به حال در این مکان صورت نگرفته است. عدم وجود داده‌های باستان‌شناسی منجر به سؤالات تاریخی حل نشده فراوانی شده است که موضوع بسیاری از مباحثه‌های علمی می¬باشند.

نقشه شهر قدیم اورشلیم با مناطقی که در 150 سال اخیر تحت حفاری¬های گسترده قرار گرفته‌اند. به مستطیل خالی بزرگی که مکان تپه معبد را نشان می‌دهد و هیچ¬گونه حفاری سامانمندی تا به حال در آن صورت نگرفته است، توجه کنید.

پروژه غربالگری تپه معبد تا به حال نزدیک¬ترین تلاش برای حفاری خود تپه معبد می‌باشد. اکتشافات بیش از ده سال گذشته، اولین داده‌های باستان‌شناسی هستند که از درون خاک تپه معبد به دست آمده‌اند. انتشار نتایج کار ما اطلاعات بیشتری را در مورد تاریخ طولانی این مکان مقدس به دست می‌دهد، و امید است تا در حل بسیاری از بحث‌های مربوط به این مکان کمک کند.

به‌عنوان مثال، برخی از پژوهشگران در این‌که در قرن دهم پیش از میلاد تپه معبد بخشی از شهر بوده شک دارند و اظهار کرده¬اند که اورشلیم نه شهر پایتخت بلکه صرفاً یک روستای کوچک بوده است. یافته‌های ما با این ادعای مینیمالیستی در تناقض است و داستان کتاب مقدس را تأیید می‌کند.

متأسفانه، بسیاری از کاوش‌ها در تهیه انتشارات علمی از اکتشافات خود ناموفق هستند. یافته‌های منتشر نشده ارزش کمی در پژوهش‌های باستان‌شناسی دارند و مانند این است که هرگز یافت نشده باشند. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که این سرنوشت اکتشافات ما از مکان مهمی چون تپه معبد باشد.

به‌علاوه، امروزه تپه معبد محل درگیری و اختلافاتی است که عمدتاً ناشی از نادانی و اطلاعات غلط می‌باشد. این قطعه زمین مکانی است که موضوع بیشترین بحث و جدل‌ها در کره خاکی است. هر چند که پژوهشگران (شامل پژوهشگران مسلمان) در وجود معابد یهودی در این مکان شکی ندارند، اما در دهه‌های اخیر رهبران سیاسی مسلمان فلسطینی ادعاهای جدیدی را مبنی بر انکار وجود معابد اول و دوم در این مکان مطرح کرده و پیش برده‌اند. انتشار یافته‌های پروژه غربالگری تپه معبد فرصتی را برای گفت و گوی علمی ایجاد می‌کند و امید است تا کشمکش‌های سیاسی را کاهش دهد. جهل و نادانی منجر به مناقشات و اختلافات بیشتر می‌شود در حالی که دانش و آگاهی به ما کمک می‌کند تا یکدیگر را بهتر درک کنیم.

به همین دلیل است که از شما می‌خواهیم تا از تلاش‌های ما برای افزایش آگاهی نسبت به تاریخ تپه معبد، مکانی معنی‌دار برای میلیاردها آدم در سرتاسر جهان، حمایت کنید و در برابر از دست رفتن این آثار باستانی و تاریخ آن‌ها در برابر ساخت و سازهای غیرقانونی و وحشیانه جلوگیری کنید.

بیش از نیم میلیون شی یافته ¬شده در آزمایشگاه ما در انتظار پردازش و آنالیز هستند. مطالعه و انتشار این یافته‌ها وظیفه عظیمی است که نیاز به تلاش، پشتکار و تخصص پژوهشگران بسیاری دارد. اداره غربالگری سایت در حال حاضر توسط بنیاد شهر داود تأمین می‌شود، اما برای پژوهش و انتشار یافته‌ها، بودجه¬ای در دسترس نیست. کمک‌های مالی شما در موارد زیر به ما یاری خواهد رساند:

• ارزیابی‌های علمی، شامل تاریخ¬سنجی با ایزوتوپ رادیواکتیو کربن-14، آنالیز کانی¬شناسی، حفاظت از آثار، آنالیز آماری با کامپیوتر و داده‌کاوی گونه¬شناختی قیاسی؛ که تمامی این امور نیازمند تخصص‌های سطح بالا و پیچیده، و تجهیزات آزمایشگاهی بسیار تخصصی می‌باشند – که گران‌قیمت‌ترین بخش کار ما می‌باشد.
• عکاسی در استودیو با وضوح بالا، اسکن لیزری سه‌بعدی، نقاشی¬های علمی، مرتب‌سازی، دسته‌بندی، گردآوری، ویرایش و چاپ گزارش‌های نهایی.
• اداره آزمایشگاه ما.

پروژه غربالگری تپه معبد سرتاسر ماهیت داوطلبانه دارد و تنها با قبول مسئولیت از جانب همه مردم پیش می‌رود.

از آنجایی که شما هنوز دارید این متن را می‌خوانید، روشن است که اهمیت پروژه ما را درک می‌کنید، و در تعهد ما به آینده تپه معبد سهیم هستید.

در دوره معبد دوم، هرکس با اهدای سالانه نیم¬شِکِلی از نقره برای حمایت از اداره معبد، تعهد خود را نشان می‌داد. این مالیات از تکالیفی که در کتاب مقدس در هجرت تعیین شده، الهام گرفته شده بود:

    هرکس که در سرشماری شمرده شد باید این را بدهد: نصف یک شِکِل بر اساس شِکِل مقدس… نصف یک شِکِل هدیه‌ای به درگاه خداوند می‌باشد (هجرت 30: 13)

در پایان دوره معبد دوم مالیات معبد با سکه‌های نیم¬شِکِل نقره خاصی که احتمالاً بر تپه معبد ضرب می¬شدند، پرداخت می‌شد. خوشبختانه ما نوعی از این سکه را که در سال اول شورش بزرگ یهودیان علیه روم (در سال 66 یا 67 عصر حاضر) ضرب شده بود، بازیابی کرده‌ایم! این یافته نادر — نیم¬شِکِل نقره – الهام¬بخش ما در راه¬اندازی کمپین نیم¬شِکِل بوده است، که از طریق آن همگی می‌توانیم در آشکارسازی داستان ناشناخته تپه معبد سهیم باشیم.

سکه نیم¬شِکِل نقره کمیابی که در غربالگری یافت شده است. بر روی سکه: جامی از معبد به‌اضافه حرف الف، به معنی “سال اول” و دورتادور کلمات “نیم¬شِکِل” حک شده است. بر روی دیگر: شاخه‌ای با سه انار که توسط کلمات “اورشلیم مقدس” احاطه شده است. از این سکه‌ها برای پرداخت مالیات سالانه معبد بر اساس فرمان کتاب مقدس در هجرت 30: 13-15 استفاده می‌شد.